جاده
جاده، من
به انتظار انچه که باید
با تو زیستم
با تو گریستم
عبور بی وقفه درختانت
مرا می ربود
خورشید در دستان افق دور تو
بر صورتم می کشید
و ابرهایت
دروازه شهر را به سمت آینه می گشود
جاده، من ...
حوالی تو بود که پایانرا بلد شدم
و "عشق را
به نام تو آغاز کردم".
(24فروردین-4:56pm-جاده بروجن اصفهان)
- ۹۳/۰۱/۲۴