چه حاجت به بیان است؟!
جمعه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۲۵ ب.ظ
آهسته کائنات را به دادگاه اتهام خویش میخوانم
گستاخانه بر سکوی عدالت گام مینهم
و غبار از سر و روی خویش میتکانم
و عجیب آنکه
پیکرهی تو در من نمایان میشود ...
و به گاهوارهی معصوم خویش فرود میآیم.
- ۹۳/۰۳/۳۰