ساده بگویم
میان روزانههای این چند سالم
عجیییب نام تو میدرخشد
برای اولین بار است
که عجیییییییب نیازت دارم
عجیییییییب بیقرارم
و عجییییییب منتظرم!
- ۳ نظر
- ۲۰ آبان ۹۳ ، ۱۲:۴۷
ساده بگویم
میان روزانههای این چند سالم
عجیییب نام تو میدرخشد
برای اولین بار است
که عجیییییییب نیازت دارم
عجیییییییب بیقرارم
و عجییییییب منتظرم!
سااااالهای ساااال است
این روزها
همه از حسین(ع) میگویند و مشک چشمانی
همه از زینب(س) میگویند و قامت سروی
از عباس(ع) و سجده سرخ گلویی
از...
از...
******
گفتند و گریستند
گفتند و گریستیم ...
****
و نیندیشیدند
که از نالهی زهرا(س) نگویند و از تکیهی خاطراتش!
که چه بار سنگینی است،
بر شانهی روح یک مررررررررررررد
_که اسماعیلیلان را به لبخند سلام داد_
بزرگی غم یک زن،
مقابل چشمان یک قلب!
یک شیییییرمررررد به نام علییییییییییی(ع).
من تو را
از میان هرزه علفهای جنون
و دستهای تو را
از میان رستاخیز یک مولود نرسیده ...
یک بلوغ نچیده. :)
اینم اطلاع ثانوی :دی
حجاب غمزه به پا کرده ام
می خواهم
بنفشه ها را به دست بوسی قدومت بخوانم
تا فردا که میروی
بوسهی این ابرهای سرگردان راه خویش بیابد.
چندین مطلب بود که قرار بود پیامک بشه اما شماره پیامکو فراموش کرده بودم و الان دیگه چندان لطفی نداره گذاشتنش
اما این یکیو واسه یادگاری میذارم :
یه حاااالی ام!
هر چی بیشتر به تهران نزدیک میشیم، بیشتر می فهمم که داری می ری که چن سال روی ماهتو نبینم
ولی به خوشبخت بودنت فک می کنم، نه به بودنت اونم فقط کنار من!
خوشبخت باش همیشه :-*
1393/5/16
در راه تهران
خواب بودی دستای قشنگتو گرفتم دوباره :دی
جنون ازآن آدمیانی است که دل باخته اند، اما رنــــــــــــــگ ... هرگز!
که اگر مرا به میز محاکمه فرا خوانند ...
روزه ای نبوده است که گرفته باشم، اما
چه کسی هست که بفهمد
ساااااالهای زیادی ست
ماه رویت نشده است!
رمضان مبارک :)
غرلخوانی تیلهی چشمهای توست که قصر زندگیام را ستون شده است
و مژگان تو ...
ربالنوع ضربان هستی!
و مگر میشود
که از سلاله عدم باشی
و به حقیقتگرایی محض
مکتب جاوید عشق را
به زیر تازیانه کبود کنی؟!
از سر منارههای این گنبد خاکی
به نگاه تو گوش میسپرم
و مثل سرمای تیز یک صبح تابستانی
تو را مینوشم
و سرخ آسمانت را
نفس میکشم
و خالی میشوم از دنیا ...
دنیایی که تو در آن نیستی!