- ۱ نظر
- ۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۷:۳۶
راستش
خوب شد!
حالا
از من
فقط تو باقیماندهای
آنچه از آغاز بود
ترجیح میدهم
پرندهای باشی و من ...
برایت
شعر بسرایم
تو آواز بخوانی
و من
کنارت
بال به بال
چوب بیاورم
و خانهای بسازیم
برای زیستن ...
نه برای کار
نه برای پول
نه برای جاه
نه برای جایگاه
نه برای مرگ ...
نه برای گریستن!
پ.ن : ببخشید نباید بگم بیشتر باید به عهدهی خواننده باشه ولی ...
تو اکثر پستا یه طرف کاااملا خالی صفحه اتفاقی نیست (;
و مگر می شود که عشق باشد و
علی(ع)، کنار فاطمه(س) نباشد؟!
سالروز ازدواج زهرای اطهر و علی(ع) مبارک همهی عاشقای واقعی :)
روز عشق بخدا امروزه :)
یه متن خییییییییییییییلی قشنگ در خور عشق طلب این دو تا عشق (;
باشد کوچ میکنم
از چادر سبک مغزان تهیدست
که شامشان را با سردرد میخورند
به خوابگاه بادهای سرکش شهر
که همیشه
میزنند
میکوبند و
میرقصند ...
به شرط آنکه
برایشان آینه بیاورم
سوغات ...
در این زمانه بسیار پیش می آید که تصمیم بر دوری از دوستان و یا حتی عزیزانت بگیری و ندانی که انتهایی هست.
حتما نباید کسی را از نزدیک بشناسی
یا با او زندگی کنی
تا در غم او...
خرد شوی.
اینجا
سرزمین من است
جایی که بعضی حرف ها را
نباااااید بزنم ...
چون
یک زنم!!
متاسفانه باید بگم
تک تک آدمای دنیا
در بد شدن هم مؤثرند...