... و من می نویسم!

یک روز باید از همیشه جدا شویم و جاودانه شویم در آنانی که با اذهانشان عشق می آفرینند ...

یک روز باید از همیشه جدا شویم و جاودانه شویم در آنانی که با اذهانشان عشق می آفرینند ...

... و من می نویسم!

در روزهایی که دیگر
نه ما سر بلند می‌کنیم و نه عشق
باید نوشت!

_____________________________
اگر علاقه مند خواندن مطالب رمزدارهستید
با پیام خصوصی ایمیل بگذارید تقدیم میکنم


_____________________________
راستی اگر از دیگری می‌نویسید
لطفا با منبع!
حتی از این حقیر (;

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۲۴ فروردين ۹۳ , ۱۶:۵۹
    جاده
بایگانی
آخرین نظرات

۱۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

که هر اندازه عاقل باشم

می‌طلبد گاهی

که آهنگ بگذارم

بلند بلند فالش بخوانم

و برقصم

و جیغ بکشم

...

تو به آن بگو دیوانه بازی.

زیباترین صحنه زندگی ام

آن بود که ماه تو مرا گرفت.

سال‌های زیادی نزیسته‌ ام اما

آموخته ام

که وعده گاه کفش دوزک‌ها، دست‌هایی ست که پینه می‌بندند

و بعضی شب‌ها که نسیم بتابد

گل سپیده می‌شکفد

و اگر هوس کند، شبنم می‌زاید ...

رویای رنگی افسانه‌های ما

یک نفس کم دارد.