... و من می نویسم!

یک روز باید از همیشه جدا شویم و جاودانه شویم در آنانی که با اذهانشان عشق می آفرینند ...

یک روز باید از همیشه جدا شویم و جاودانه شویم در آنانی که با اذهانشان عشق می آفرینند ...

... و من می نویسم!

در روزهایی که دیگر
نه ما سر بلند می‌کنیم و نه عشق
باید نوشت!

_____________________________
اگر علاقه مند خواندن مطالب رمزدارهستید
با پیام خصوصی ایمیل بگذارید تقدیم میکنم


_____________________________
راستی اگر از دیگری می‌نویسید
لطفا با منبع!
حتی از این حقیر (;

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۲۴ فروردين ۹۳ , ۱۶:۵۹
    جاده
بایگانی
آخرین نظرات

همین الان یهویی!

دوشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۰۸ ب.ظ

تو playingهام اومد! (کلللی دلم تنگید)

بغض

از مرتضی پاشایی

.

.

.

البته هیچ ربطی به حال و هوام نداره ها!! خداروشکر امروز مثثثثل خیییییییییلی وقتای دیگه از بهترین روزای عمرم بود :)

{می دونم دیگه الان مهسا میاد میگه چت شده عزیزم :)))) (به قول دوستی : "شوخی";) البته که از محبببتشه :-* )}

راستی بچه ها رفاقت از پارسال که گفت بیاین شهر ما و گفتیم میایم غیبش زده مستحضر هستید که ...  :سووووووووووووووووووووووت

همین جوری گفتم که بدونید!


1. غزل و بچه های اتاق زیادی حلال زاده ن ;)

2. فاتحه یادتون نره خدایش بیامرزد ...

3.  (تو رو خدا اسم مستعارو داشته باش! رفاقت!! :دی)

4. هیچی دیگه. حرکت کن حرکت کن ... خخخخ

  • شبنم اطهری بروجنی

نظرات  (۲)

قربونت برم اشم پستتو ببین!! چه انتظاری از من داری! ضمنا مهم مفاهیمه نه واژه ها:پی
پاسخ:
:دی نه ازون یهوییا ;)
چت شده عزیزم؟  =))))))
اقا نه در جریان احساسات یهویی هستم، خداروشک که این بارم یهویی بوده و ربطی به حال تو نداره:)
رفاقت میخواد عیذ بریم خونشون؟ رفاقت عزیزم راضی به زحمت نیستیم ما قبل عید میایم:پی

پاسخ:
مهسا! احساسات یهویی چیه؟!! میگم "پلی آل" کرده بودم، همینجوری این آهنگه اومد؛ منم یادم به بچه های پارسال خوابگاه افتاد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">