... و من می نویسم!

یک روز باید از همیشه جدا شویم و جاودانه شویم در آنانی که با اذهانشان عشق می آفرینند ...

یک روز باید از همیشه جدا شویم و جاودانه شویم در آنانی که با اذهانشان عشق می آفرینند ...

... و من می نویسم!

در روزهایی که دیگر
نه ما سر بلند می‌کنیم و نه عشق
باید نوشت!

_____________________________
اگر علاقه مند خواندن مطالب رمزدارهستید
با پیام خصوصی ایمیل بگذارید تقدیم میکنم


_____________________________
راستی اگر از دیگری می‌نویسید
لطفا با منبع!
حتی از این حقیر (;

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۲۴ فروردين ۹۳ , ۱۶:۵۹
    جاده
بایگانی
آخرین نظرات

صندلی را بکش

يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۱۵ ق.ظ

 

آدمی ست دیگر ...

 

تو سر عشق بپوشی

به پای دار آمده باشی

و سنگسارت کنند ...

 

تهمت بزرگی ست

وقتی به پای آئینت نشسته باشی،

آئین آدمیت!

  • شبنم اطهری بروجنی

نظرات  (۴)

از یه جایی به بعد اونی که خیلی میشناسم رو خیلی میخونم چون نزدیک شدن بهش بهتر و بهتره. برای بقیه حفاظ بیشتری میذاریم.
پاسخ:
از یه جایی به بعد ... :-*
خوشمان آمد که چنان با کنایه رد نظر بنده فرمودین که الان دقایقی است حال خود و این قلب و مغز را دگرگون کرده و در احوالش مانده ایم! شاید هم چنان است که می فرمایید چرا که امروز توانستیم بار دیگر قعر جملات شما را دیده و در یک بار خواندن مفهوم نوشتارتان را با جریان خونمان یکی کنیم.
البته اینم بگم: هنوز ارتباط عنوان با متن رو مطمئن نیستم .براساس ذهنیم یه چیزی ساخته شده ولی بسی هم زیبا:))
پاسخ:
قربونت برم که دقیق منو می خونی :-* با اینکه خیییییییلی میشناسیم!
  • سهیلا (کاتارسیس)
  • تهمت بزرگی ست... :((
    پاسخ:
    :|
    عنوان این پست رو نمیفهمم! دارم تلاش میکنم ولی نمیشه!
    بعد تازه تو فهم خود متنش هم مشکل دارم:))
    پاسخ:
    اختیار داری
    لابد یه چیزی بوده نمی خواستی از متن برداشت کنی! اگه نه شوما که کلللا تو کار تحلیل مایی :))
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">