... و من می نویسم!

یک روز باید از همیشه جدا شویم و جاودانه شویم در آنانی که با اذهانشان عشق می آفرینند ...

یک روز باید از همیشه جدا شویم و جاودانه شویم در آنانی که با اذهانشان عشق می آفرینند ...

... و من می نویسم!

در روزهایی که دیگر
نه ما سر بلند می‌کنیم و نه عشق
باید نوشت!

_____________________________
اگر علاقه مند خواندن مطالب رمزدارهستید
با پیام خصوصی ایمیل بگذارید تقدیم میکنم


_____________________________
راستی اگر از دیگری می‌نویسید
لطفا با منبع!
حتی از این حقیر (;

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۲۴ فروردين ۹۳ , ۱۶:۵۹
    جاده
بایگانی
آخرین نظرات

۴۸ مطلب با موضوع «در گوشی :: خود درگیری!» ثبت شده است

جوانیم را در دست گرفته ام
و جار می زنم
ااااااااااااااااااااااااااااااااییییییییی دنیا
من پر از قدرتم!

با اینکه می دانم،

یک روز همین جوانی را بر سرم می کوبند!

 


من بودن خویش را به اندیشه نرسیدن نیالایم

بودنم را به رفتن بیارایم!

 

 

دارم از خواب می آیم

...

راستی

اینجا قرار است از عشق بنویسم

اما...

بین خودمان باشد

حالا

چشم من از رنگ آفتاب می ترسد!

 


شاید بهتر باشد اگر

قبل از آنکه آدم ها با خیل عظیمشان

تنهایی دنیایم را

بر شانه های بی نهایت سردشان

به رخ جسمم  بکشند،

من

در سوگ خود ننشینم!